محمدجواد لاریجانی، دبیرکل ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، گفته است "وقایع سال ۸۸ حملهای به ماهیت «دموکراتیک» نظام بود." جمهوری اسلامی اساسا نظام نیست که ماهیتی داشته باشد یا نه و ماهیتی ندارد که بخواهد دموکراتیک باشد یا نباشد. حتی برای دموکرایتک بودن، یک نظام سیاسی نیازی به ماهیت داشتن نیز ندارد. وقایع سال 88 نیز حمله نبود تا آن زمان که نیروهای امنیتی به معرتضان حمله نکردند.
او "جمهوری اسلامی را «دموکراتترین» کشور خاورمینه معرفی کرده که کسی نمیتواند در چنین نظامی «رای مردم» را زیر پا بگذارد و همین چهره «دموکراتیک» است که غرب را «آزار» میدهد." این حس همذات پنداری با غرب برای آگاه شدن از "آزار دیدن" چگونه برای دبیر کل اتفاق می افتد؟ تعبیر "آزار دیدن غرب" احتمالا
فرافکنی "آزار دیدن" شخص دبیر کل و منافع گروهی درونی شده او ست که در این تعبیر اظهار می شود، و گر نه دبیر کلی که مصداق و مفهوم دموکراسی را گم کرده باشد، چطور از احوالات درونی "غرب"ی خبر داشته باشد که حتی وجود هم ندارد.
او "جمهوری اسلامی را «دموکراتترین» کشور خاورمینه معرفی کرده که کسی نمیتواند در چنین نظامی «رای مردم» را زیر پا بگذارد و همین چهره «دموکراتیک» است که غرب را «آزار» میدهد." این حس همذات پنداری با غرب برای آگاه شدن از "آزار دیدن" چگونه برای دبیر کل اتفاق می افتد؟ تعبیر "آزار دیدن غرب" احتمالا
فرافکنی "آزار دیدن" شخص دبیر کل و منافع گروهی درونی شده او ست که در این تعبیر اظهار می شود، و گر نه دبیر کلی که مصداق و مفهوم دموکراسی را گم کرده باشد، چطور از احوالات درونی "غرب"ی خبر داشته باشد که حتی وجود هم ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر