خاتمی: نظام می‌نظمد، پس من هستم

    محمد خاتمی، هجدهم اسنفد هزار و سیسد و نود و سه، در نشست با اعضای شورای مشورتی سخنانی گفت که می توانند برای بررسی برخی پیش‌فرضها و پیش‌داشت های «زبانِ اصلاح‌طلبی» بازخوانی شوند.

    "در مقایسه با مسائل پیش آمده در انتخابات ٨٨، اکنون همه جامعه و گروههاى سیاسى از نتیجه انتخابات احساس رضایت نسبی دارند، هر چند این رضایت کامل نیست. اکنون امید و آشتى فضاى جامعه را در بر گرفته است. انسجام و دلبستگى همراه با امید به آینده ایجاد شده است. این دستاورد و برد بزرگى است که بیش از همه به نفع نظام و رهبری است."

    یک) تمامیت دادن به کلیت و کنشگران جامعه در خشنودی از نتیجه انتخابات، دو) همزمان، بیشینه‌ی بهره‌ی نتایج انتخابات را برای رهبری کنارگذاشتن. این دو نشان می دهد که در سخن خاتمی یک اینهمانی میان «همه جامعه» و «گروههای سیاسی» با «نظام» و «رهبری» ساخته شده است! اگر خیلی جدی بگیریم، پیشنهاد رهبری به مخالفان برای شرکت در انتخابات، حتی بر اساس سخنان خاتمی هم، بیشترین سود را برای او و نظام داشت!

    "بعد از انتخابات ٨٨ اکنون وارد مرحله ای تازه شده ایم... ما این واقعیت را نشان دادیم [برساختن خاتمی مَر خود را همچون نشانه] که داخل نظام و با نظام هستیم [جزء از کل؛ نظام هست، پس من هستم] و با کسى و جریانی مخالفت و ستیز نداریم
[کنارگذاریِ پادهگلیِ برنهاد و برابرنهاد] و البته که از دشمنى‌هایى که با اشخاص مى‌شود ناخرسندیم [بویژه همانها که با مهندس بازرگان کردم!]! ما معتقدیم در انتخابات اخیر همه پیروز شدند [خوانش انتخابات همچون مسابقه و سپس از میان بردنِ ایده شکست همچون بخشی از مسابقه]؛ معدلى از عقلانیت، اعتدال و دلسوزى براى نظام به وجود آمد [این عقلانیت از پیش وجود نداشت، هرچند همه نشانه های آن کهنه هستند] که در قامت اصلاح طلب و اصولگرا تبلور پیدا خواهد کرد [تنیدن بر یک دوگانه فرسوده]. همه مى دانیم که مجلس فعلى نماینده تمامی گرایش‌های جامعه ما نیست [تناقض با ایده خرسندی "همه جامعه و گروههای سیاسی"] و متأسفانه اعتنایی به عقلا که اکثریت جامعه را تشکیل مى دهند ندارد [دوگانه عقل/جهل و عقلا/جاهلین برای نگهداشت تمایزی کهنه] اما ان‌شاءالله در مجلس آینده شاهد حاکمیت عقلانیت بر تصمیم‌ سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها باشیم [«تصمیم سازی» همچون «انتخابات سازی» و «مردم سازی» و «جمهوری سازی»! اشتباهاتِ لپی همچون ناخودآگاه]. در عین حال از اینکه پیش از انتخابات اجازه داده نشد چهره‌هاى برجسته و توانمند [تنها از نوع اصلاح‌طلبش] نامزد شوند بسیار متأسفیم [تأسف نیز سیاست است]. به طور قطع هیچ‌کس از حذف دیگرى خشنود نمى‌شود [حتی اصولگرایان؟] و اى کاش شاهد حذف چهره‌های توانای هر دو جناح از صحنه رقابت‌ برای حضور در دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نبودیم [یعنی حذف همواره با نارضایتی از سوی حذف کنندگان انجام می شود! وجدان معذب با اندوه حذفِ مهندس بازرگان؟]! قطعا اگر این افراد به مجلس راه مى یافتند نه تنها مجلسى قوی‌تر تشکیل می شد بلکه وزن [وزن کشی بخشی از ایده انتخابات همچون مسابقه] جناح هاى سیاسى کشور نیز دقیق تر مشخص مى شد [اگر چه نظام می توانست قوی تر شود، یا اضافه وزن بگیرد، اما این چنان نظامی است که با ضعیف تر شدن هم قوی تر می شود!]. اما به هر حال امروز اشخاص جدیدترى شناسایى و از سوى مردم انتخاب شدند [شناسایی و لیست سازی بخشی از انتخابات نیست!]. کسانى هم که رأى نیاوردند [فعل در اصل مجهول است، اما همچون فعل معلوم نوشته می شود!] منطقى و اخلاقی برخورد کردند، که باید از آنها هم تشکر کرد.

امروز به مجلسی نیاز داریم که به مسائل مهم کشور در عرصه‌هاى بین المللى و داخلى رسیدگى کند [در گذشته چنین نبود!]. بدون تعارف ما در هر دو عرصه مشکلات عدیده اى داریم [باز در گذشته چنین نبود!]. در روابط بین الملل نیازمند رویکرد مناسبى با دنیا مطابق مصالح ملى کشور هستیم، اگرچه بخش زیادى از موانع پیش روى دولت در زمینه روابط خارجى با حمایت رهبرى برداشته شده [ایده ترکیب قوا]، ولى باید تداوم یابد [این ترکیب قوا هنوز کافی نیست]. در داخل هم دولت با مشکلاتى چون کاهش درآمد، رکود اقتصادى، بیکارى، فساد، … دست به گریبان است [از یاد بردن برجام و بسیاری منابع مالی تازه دولت] و ضرورى است که مجلس آینده در رفع رکود و بیکارى، بالا بردن سرانه اقتصاد کشور، ایجاد رونق و نیز بالا بردن سطح زندگى و معیشت مردم همراه و همکار شایسته دولت باشد [ایده ترکیبِ مضاعفِ قوا با درهم‌آمیزی کارکردِ مجلس و دولت همچون کارگزارِ مجلس!]. رئیس جمهوری محترم براى حل این مشکلات از مردم رأی گرفته است [در چنان نظامی که هر چیزی رخ دهد قوی تر می شود، هر می تفاوتد چه کسی رئیس جمهور شود؟!] و انصافا هم شخص رئیس جمهوری و هیأت محترم دولت طى این مدت زحمات زیادى براى رفع این مشکلات کشیده اند [از یاد بردن عدم تحقق وعده های اقتصادی] و امروز هم اصلاح طلبان و هم اصولگراها در مجلس آینده مى توانند در کنار یگدیگر با دولت گام‌هاى مثبتى به نفع مردم بردارند [دوباره باز همچون گذشته].

علاوه بر اینها مسائل دیگرى در عرصه سیاسى و امنیتى کشور وجود دارد که تاکنون دولت کمتر مجال پرداختن به آنها را داشته است. تا به امروز اولویت نخست دولت در حوزه سیاست خارجى و در جهت رفع تحریم‌ها و فشارهای بین المللی بود [این گزاره شاید دو ماه پیش هنگام اجرایی شدن برجام مناسب بود] و اکنون که بخش بزرگى از تحریم ها برداشته شده و خواهد شد، دولت باید در پى محقق کردن دیگر وعده‌ها و شعارهاى خود باشد [کیست که نداند؟]. جو امنیتى و فضایی که هم‌اکنون در داخل وجود دارد شایسته مردم ایران نیست [قید «هم اکنون» اضافی نیست]. نیروهای امنیتى هم دلسوز نظام هستند، اما دلسوزی تنها کافی نیست [به کار بردن واژگان عاطفی در گفتمان سیاسی با پیشینه هزارسال سیاست‌نامه نویسیِ اخلاقی و عاطفی، در برابر فراموشیدن ایده قانون]. همه ما باید تلاش کنیم تا به حیثیت نظام لطمه نخورد [نظام مقدم بر «ما»، تقدم متافیزیکی کل بر جزء] و فضا برای مشارکت همه باز باشد [همه همان «برخی» هستند] و تنگناها و محدودیت‌ها برداشته شود [تنگاناها و محدودیت های «برخی»]. شکی نیست که باید متوجه نفوذ و دخالتهاى بیگانگان بود [ناتوانی از تن ندادن به گفتمان رهبری، بیگانه هراسی]، اما در داخل باید اجازه داد سلایق مختلف در امنیت کامل فعالیت کنند [هرچند تنها برخی از مختلفان]. امنیت باید در تمامى بخش‌هاى اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و اجتماعى وجود داشته باشد [امنیت هنوز گفتمان اصلی است] تا احزاب و گروههاى سیاسى در یک فضاى امن و آزاد بتوانند به پیشرفت جامعه و توسعه کمک کنند [امنیت پیش شرطِ آزادی و پیشرفت].

اکنون هیچ‌کس نباید به فکر انتقام باشد ]تنها قید زمان مانع انتقام است]... انتخابات را مردم برگزار کردند [حکومت مردم بر مردم، پس نظام چی شد؟ آها، مردم همان نظام هستند!] و نشان دادند کدام رویکرد را مى پسندند [نشانه شدن اظلاح طلبی بر نشانه‌ی خودش].


به زبان خاتمی، اگر چه «ما» اصلاح طلبان برده ایم، اما خوبیت نداره اصول گرایان شاکی بشوند. چرا؟ چون اولا انتقام بد است، حالا چه ما از شما بگیریم چه شما از ما! دوما بازنده‌ای وجود ندارد که حالا بخواهد جِر بزند! چرا؟ چه بازنده در هشتاد و هشت، چه بازنده در نود و چهار! همه برنده انتخابات بازیی هستیم که مردم برگزار کردند! نظام هست، پس «ما» هستیم!

هیچ نظری موجود نیست: