هیچ رنجی جاودانه نخواهد رفت

بگذار انسانی باشم در جستجوی آزادی
بی کشتار و بی سرکوب
بی خوشه های خون و بی خیش های خشم
بگذار جنون را تسلایی باشم
بی تخدیر و بی شکنجه
بی فریاد مرگ بر تو
بگذار انسانی باشم در خور خویش و برای خویش
نه برای آنکه سگی زوزه ام کشد : مشتی خس و خاشاک
بگذار حقیقت، حقیقتی راستین باشم تا تو
چشمان خود را بگشایی و مرا نظاره کنی
بگذار انسانی باشم
در جستجوی آزادی
نه توشه لعنت تو، نه مرده بر کف خیابان
چه خواهد ماند از تحکم دروغین تو
چه خواهد پایید از رعبت مأمورین تو
بگذار انسانی باشم نه در خور تو
که در خور خویش
در جست وجوی آزادی

هیچ نظری موجود نیست: