از قراردادهای ننگین زبانی

"متاسفانه از دهه 1370 ما به صورتی تقریبا بدون وقفه سیاست های لیبرالی و نولیبرالی را دنبال کرده ایم و در نتیجه راه نابرابری  پیش گرفته ایم، راهی که در دولت های نهم و دهم  به اوج خود رسید."
ناصر فکوهی، عدالت آموزشی شرط نخست توسعه یافتگی.





 نمی دانم این «ما» کدام ما است، اما چگونه می توان چنین قرارداد ننگینی در زبان فارسی برای به کار بستن «لیبرالیسم» را طرف شد؟ این «ما» و طرفین قراردادش همانانند که امثال اکبر هاشمی رفسنجانی را
در ایران «پراگماتیست» می نامند! نمی دانم شما کیانید؛ متون جان لاک، تامس جفرسون، آدام اسمیت، جان استوارت میل و تام پین که هیچ، دست کم متون کارل مارکس را بخوانید. تا کنون کدام و چگونه چپی در جهان اینچنین لیبرالیسم را به کار برده است؟

هیچ نظری موجود نیست: