برخی افراد به اینکه در در برنامه عطسه مهران مدیری، نام کوروش به یک سگ داده شده است اعتراض کرده اند، اما بزرگمهر حسینپور در این باره چنین نوشته:
« ماجرا اين است كه در يكي از آيتم هاي سريال عطسه يك بنگي حرف هاي پرت و پلا مي زند و هذيان طور به هم مي بافد و در جايي كورش نامي برده مي شود و كه بعد از چند جمله بازيگر نام دوبرمني مي برد و خلاصه اينكه گروه هاي فشار كورش كبير اينطور استنباط كرده اند كه به كورش كبير توهين شده است... نهايت توهين به قول دوستان اين بوده كه يك بنگي به صورت مبهم اسم كورش را روي سگ گذاشته است. خب چه ايرادي دارد؟ اين فرهنگ سگ ستيزي را فراموش كنيد. سگ يكي از بهترين موجودات خداست. از خيلي از انسان هاي روي زمين رفتارش مهربان تر، وفادارانه تر و متعهدانه تر است. پيشاپيش پيشنهاد مي كنم اسم سگ هايتان را لطفا "بزرگمهر" بگذاريد.»
اصلن معلوم نیست چرا تفسیر وارد متن میشود! نخست از هر چیز دیگر باید مدافع حق تفسیر و آزادی تعبیر برای همه باشیم. قصد و خواست برنامه سازان، اگر حتی و تازه قصد و خواستی داشته باشند، به هیچ وجه در میانه نیست، فرض اصلن بر مرگ مؤلف؛ بنابراین تفسیر متن فیلم به این روشنی برای همه آنی نیست که برای حسینپور، تا این تفسیربرای همه تعمیم داده شود که آن فرد یک بنگی است و دارد پرت و پلا می گوید! اگر قرار باشد توصیف این بزرگمهر از آن برنامه بخشی از متن برنامه باشد، آنگاه در تفسیر من این بزرگمهر خودش یک بنگی است و دارد پرت و پلا می گوید، زیرا تفسیر غیر از متن است، پس الکی الکی تفسیر را به عنوان و همسان با متن جا نزنید!
اما مسئله سگ ها هستند یا "یک" سگ؟ سگ نام یک موجود خاص که بتوان آن را در یک برنامه طنز آورد نیست، البته تا آنجا که من مطالعه کردهام. گذشته از اینکه همه سگهای اهلی نام دارند-و این به خوبی نشان می دهد که حسینپور از فرهنگ سگ داری و سگ دوستی و سگ بازی چه میزان بهره دارد که بخواهد در این راستا بر فرهنگ عمومی سگ دوستانه ایرانیان تأثیر بگذارد- باید گفت که «سگ »نام یک رده از انواع کانیدیهاست (Canidae) است. پس نام کورش نه بر نوع یا همه سگها نهاده شده است، تا بزرگمهران به دفاع از نامگذاری کوروش بر سگها برخیزند، و از ارزش جهانی سگ ها بگویند، بلکه نام "یک" اسطوره ملی بر "یک" سگ در "یک" برنامه طنز در "یک" کشور خاص در "یک" موقعیت تاریخی ویژه نهاده شده است. البته این هم همچنان تفسیر است!
از آنجا که در تکامل بشریت و بویژه تاریخ ایران پیشااسلامی سگ جایگاه بسیار والایی دارد و در گذشته به آن اشاره کوتاهی هم در اینجا کرده ام، من پیشنهاد می دهم که به جای گذاشتن نام بزرگمهر، که آنهم از نامهای ملی است، بر سگهای دوست داشتنیمان، اتفاقا بر خلاف پیشنهاد خودش، بر خود شخص بزرگمهر حسینپور زین پس نام سگ، یک سگ بی نام و نشان، نهاده شود و اینگونه او نیز ملی شود! چه اشکالی دارد که او نیز فرهنگسازی شود؟! پاسخش هم اینکه «خب چه ایرادی دارد؟ این فرهنگ استفاده ضدملی از نامهای باستانی را فراموش کنید.» بزرگمهر حسینپور هم یکی از بهترین موجودات رده سگ سانان است، نمی دانم چرا خودش از نام ملی سگ بی بهره مانده اند. اصلن مگر چقدر میان انسان ها و سگ ها تفاوت است؟
اما برگردم به زمینه سیاسی-اجتماعی. در شرایطی همه اینها نوشته میشود که فیلم رستاخیز به علت نشان دادن تصویر ابوالفضل عباس از اکران بازمانده است و برای مجوز نیازمند سانسور چهره او هستند! آیا نشان دادن چهره انسان برای چهره انسان توهین است؟! آیا همین شخصیت مذهبی اینهمه شمایل در محرم از او نشان داده نمی شود!؟ نمی دانم اگر به جای نام ملی کوروش نام یک اسطوره مذهبی یا سیاسی بر "آن" سگ نهاده می شد، دقیقا همین سخنان را از حسینپور می توانستیم شنید یا نه! آیا اصلن اعتراضی میشد، آیا اصلن حیسنپور نفس می کشید که بخواهد شبیه چنین دفاعیاتی بیاورد؟! اگر نه، باید به این بزرگمهر گفت اگر هنوز دقیقا و عملا و صادقانه کاربرد "گروه فشار" را در تاریخ ایران معاصر نمی دانی بهتر است به استقبال چنین عملی بروی، تا به شهود "گروه فشار" برسی و بر معترضانی ملیگرا دیگر نام گروه فشار نگذاری. بزرگمهر جان، فشار افکار عمومی کجا و فشار قداره و شوکر و بازجویی کجا! در کدام وضع موجود چه اعتراضی دارد می شود؟! چرا گونه ای دفاع می کنیم که گویی در یک وضعیت مطلق سیاسی-اجتماعی هستیم؟!
هرچند در نهایت هیچ اشکالی بر نام گذاری کوروش و نام گذاری هیچیک از شخصیت های تاریخ ملی از مصدق، فروغی، امیرکبیر تا جلالا الدین خورازمشاه و مردآویج و امیر اسمعیل سامانی و یعقوب لیث بر هیچ فرد خاص از انواع و رده های حیوانات اهلی و وحشی و اشیاء نمی توان گرفت، روی سخنم بر این بود که هنوز «می توان» سخن معترضان را دریافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر