ای کارگران جهان پراکنده شوید!

"سازمان پزشکی قانونی می‌گوید در ۹ ماه سال جاری یک‌هزار و ۱۹۸ کارگر در ایران جان خود را بر اثر حوادث شغلی از دست داده‌اند." با از این دست رخدادها، نه کارگران غمگین اند -مگر تک به تک- و نه ناکارگران. چون کارگران از ناکارگران آموزش دیده‌اند تا کارگربودن را حس نکنند، نه بیش از دردهایی بدنی  روانی را به تنهایی و همچون سرنوشتی گریزناپذیر دریابند. آری، ناکارگران توانسته‌اند برای کارگران دستگاهی آموزش بسازند که در آن نه کارگری باشد، نه طبقه کارگری، نه صنف کارگری، نه کنش اجتماعی کارگری و نه هیچ ابزار واژگانی که توان کرداری داشته باشد. کارگران زبان‌زداییده شده‌اند، چنانکه نگاشت این خبر، به خوبی، هیچ نشانی از یک بیداد گروهی ندارد؛ تنها هزار و سد و نود و هشت تن کارگر مرده‌اند، پس به گواه آمار، هنوز اجتماع هیچ آسیبی ندیده است! در چنین اجتماعی، «مرگ هزار و سد و نود و هشت تن کارگر» هیچ چیزی را نشان نمی دهد، مگر «مرگ هزار و سد و نود و هشت تن کارگر» را و دیگر هیچ.

هیچ نظری موجود نیست: