فلسفه چیست؟ لاابالی گری در نه نوشیدن آب نیترات و فلزات سنگین


هر چه می گذرد میان داعش از سویی، و اجزاء و اطراف نظام اسلامی ایران از سوی دیگر، پی به شباهت های تراژیک بیشتری می بریم. پس از اینکه بارها و بارها محمدرضا نقدی، رئیس بسیج کشور، با ابراز بیاناتی علیه علوم انسانی در ایران و بلکه سرتاسر جهان اقدام به روشن نمودن رویکرد نظام در این حوزه نمود؛ حال نوبت داعش است که «به بهانه تکیه نداشتن» فلسفه «به خدا»، «تدریس فلسفه و شیمی در مدارس سوریه را ممنوع  اعلام» کند. ظاهرا در سوریه هم مثل ایران، فلسفه در اختناق است. باز هم فلسفه، در اختناق است. حالا که حالمان خوب گرفته شد باید در اینجا به مواردی از یک بیماری خطرناک بپردازم که ما ایرانیان (به غیر از احتمالا "لاابالی" ها) دچارش شده ایم؛ «بسیاری از آلاینده‌ها، بقایای دارویی، فلزات سنگین، کودها، سموم دفع آفات و آنتی‌بیوتیکها در چرخه تولید در محصولات غذایی باقی می‌مانند». شواهد و مدارک این بیماری ذیلا و انتقادیکلی از نگاهتان خواهد گذشت.

چندی است این سوال فلسفی پیش آمده که چرا نباید از وزیر علوم همچون زنان "لاابالی" خوشمان بیاید؟ من از همینجا ورود آقای رضا فرجی دانا، وزیر محترم علوم را به جرگه زنان "لاابالی" تبریک می گویم؛ همانطور که چندی پیش علم الهدی، امام جمعه مشهد، زنان ساپروت پوش را "لاابالی" خواده بود، اینک حسن ممدوحی٬ عضو مجلس خبرگان، نیز وزیر علوم را "لاابالی" خوانده است. بدین ترتیب باید گفت که کار "لاابالی گری" داره بالا می گیره، خصوصا وقتی یک آدمی در ایران ظهور کرده باشه به نام «شجونی.» این پدیده 90 ساله که خود «از دیدن بدحجاب ها از خود بیخود» می شود به این مقام الهی اکتفا نکرده و در چند روز گذشته دست کثیفش را در ذهن علمایی خودش گذاشت روی «باسن قلمبه دختران» ایران و اعلام کرد که با این اقدام به مقام خودسوزی ارتقا یافته است. شجونیستیکلی، همانطور که مطهری هم گفته «اسلام مخالف عادی شدن روابط زن و مرد است»، باید خاطر نشان کرد که لاابلالی گری در ایران مخالفان بیماری دارد که باید جدی گرفته شوند. مثلا وقتی شهرام ناظری، خواننده موسیقی سنتی، با ادبیات دهه 50 خمینی وار می گوید «دولت باید دست مافیا، افراد سودجو و کسانی که ارزش‌های فرهنگی ما را به یک بنگاه تجارتی و درآمدزایی برای خودشان تبدیل کرده‌اند، قطع کند»، آیا واقعا جای تعجب دارد که حسن روحانی «انتصاب مجدد صادق لاریجانی به ریاست قوهقضاییه توسط علی خامنه‌ای را تبریک» بگوید و این عمل وقیحانه را «مهر تاییدی بر روند اصلاحات صورت گرفته در نظام حقوقی و دادرسی کشور» قلمداد کند؟ نه آیا واقعا هرگز؟ این رئیس جمهور محترم احتمالا چون از صادق لاریجانی در مقام رئیس قوه قضاییه راضی است با علاءالدين بروجردی، رئيس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس ایران نیز در این سخن موافق است که «خود ميرحسين موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد "علاقه‌مند به استمرار وضعيت" خود هستند»!!! تناقضاتی از این دست در مقامات بالای هرم قدرت نظام که حسن روحانی را نیز گرفتار خود کرده این روزها کم نیست. به عنوان مثال، رئیس سازمان استاندارد ایران، در حالی که پیرامون روغن پالم تعالی فرجه شریف تصریح کرده «سازمان استاندارد و وزارت بهداشت کارخانه های متخلف را به مراجع قضایی معرفی کرده اند»، در همان جا «در مورد اعلام اسامی تولیدکنندگان لبنی متخلف گفت: هر زمان اسامی آنها را به مراجع قضایی اعلام کنیم، به طور حتم به رسانه ها نیز اعلام خواهیم کرد.» خب این اعلان اگر اسمش تناقض نیست لابد اسمش احمدی نژاد است!!! البته من می خواهم به علتی اشاره کنم که حتی احمدی نژاد را هم در بر خواهد گرفت، این علت یک بیماری واقعی است.یک مورد دیگر، در حالی که «سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، اعلام کرد: با گذشت هشت ماه از سال 2014 محققان ایرانی با تولید 25 هزار و 217 مقاله نمایه شده در اسکوپوس در رتبه پانزدهم تولید علم جهان قرار گرفته‌اند»، در همین حین وبین متوجه می شویم که «چندی پیش عضو شورای بین المللی فرهنگستان علوم، تخمین زده است که که سالانه بین 3000 تا 5000 پایان نامه دکتری و کارشناسی ارشد در کشور خرید و فروش می شود» علی رفم اینکه «تیرماه گذشته معاون حقوقی وزارت علوم، از برخورد با خرید و فروش پایان‌نامه خبر داده و گفته بود این وزارتخانه در حال تدوین لایحه ممنوعیت خرید و فروش پایان‌نامه است.»

همانطور که ملاحظه می شود این مطالب از شدت بی ربطی به هم برای خوانندگان احتمالی تاریخ ایران طی 100 سال آینده خنده دار به نظر خواهند رسید؛ اما حتی وقتی که «تقلب در مواد غذایی در کشور بیداد می‌کند» و «بسیاری از آلاینده‌ها، بقایای دارویی، فلزات سنگین، کودها، سموم دفع آفات و آنتی‌بیوتیکها در چرخه تولید در محصولات غذایی باقی می‌مانند»، خب دانشجو و استاد و پایان نامه نویس جماعت هم مغزش سوت می شود دیگر. تازه این مشکلات فقط به اکنون تعلق ندارند و در آینده، احتمالا اگر این بیماری خاص علاج نشود، قانونی جهت حمایت از پایان نامه نویس های دستمزد بگیر جهت استقرار سندیکای مربوطه از مجلس عبور داده خواهد شد بدین سبب که طی تحقیقات انجام شده در ایران با این آلاینده های غذایی خوشمزه «کودکانی با ضریب هوشی پایین و مبتلا به بیماری‌های مختلف در آینده به دنیا می‌آیند». خب اینها هم یه عده شون باید برن دانشگاه و استاد و دانشجو بشن دیگه، خب پایان نامه نویس باید حقوق قانونیش استیفا بشه دیگه. دقیقا در یک چنین وضعیتی است که «عبدالرضا رحمانی‌ فضلی٬ وزیر کشور در پاسخ به علت مخالفت‌ها با صدور مجوز راهپیمایی برای روز کارگر گفته "اگر برای موضوعات مشابه مثل روز کارگر این اجازه را می‌دادیم، برای روز‌کارمند و پرستار هم این تقاضا از ما می‌شد".» خب مشکل افزایش یافتن مطالبات شهروندی طبق نظر وزیر محترم به آنجا منجر می شود که «هزینه‌هایی که به کشور وارد می‌شود بسیار بالا» باشد و این «دلیل» نه تنها دلیل است، بلکه حتی دلیلی بسیار متقن است در لغو مجوز راهپیمایی روز کاگر. به نظر می رسد عبدالرضا رحمانی‌ فضلی زیاد روغن پالم و فلزات سنگین خورده است و مجبور شده چند پایان نامه هم برای دیگران بنویسد تا به سطح بسیار بالای این نتیجه فرا-درک پذیر برسد. ولی شاید نه به اندازه حسین شریعتمداری که این اواخر عمری به مطالعه ایلیاد هومر همت گمارده و با مصرف همین «آلاینده ها، کودها و سموم دفع آفات» ناگهان از خلسه الوهی پریده و «توافقنامه "ژنو" را به "اسب تروا" تشبیه کرد.» فکر کنم الآن هیأت رئیسه حمایت از حفظ ارزش ها و آرمانهای جهانی یونان باستان در آن دنیا دارند بد جوری توی سر خودشان می زنند که شریعت مداری اینبار دست گذاشته روی اسب تروا. نه آیا واقعا هرگز تا کنون این ظن در مورد حسین شریعتمداری می رفت که یک روزی ایلیاد دست بگیرد؟؟؟ نه آیا واقعا هرگز؟ احتمالا این فرد بیشترین کسی است که از نفوذ نیترات فاضلآب به آب شرب شهری رنج می برد، همانطور که «رئیس کمیسیون سلامت و خدمات شهری شورای شهر تهران گفت: یکی از جدی ترین مشکلات عدم تکمیل شبکه فاضلاب پایتخت، نفوذ نیترات موجود در فاضلاب به شبکه آبرسانی است». واقعا در یوتوپیای جمهوری اسلامی حال همه ما خوبست اممممما تو باور "کن".
در نهایت و به عنوان نتیجه گیری باید بگویم که اگر می خواهید فیلسوف شوید اولن فلزات سنگین و روغن پالم نخورین، و دوما لاابالی باشین. اما از این هر دو مهمتر اینکه مواظب باشین همچون این موارد از قربانیانی که ذکر کردم دچار این بیماری صعب العلاج نشوید، همانطور که می دانید همه این آدمها یه روزی سالم بودن. سالم بمونید، اگر هم فیسوف نشدید چه بهتر شاید دست کم در خاورمیانه با داعش و محمدرضا نقدی حریف نشدین.

هیچ نظری موجود نیست: