آقای رئیس جمهور، دست در جیب دیگران نکن!

 حسن روحانی، رئیس جمهور، نیویورک و سازمان ملل را با تبریز اشتباه گرفت و اعلام کرد: "اظهارنظر برای همه آزاد است. در این کشور اظهارنظر همه، چون یک کشور مردم‌سالار است، آزاد است و همه می‌توانند نظر خود را بیان کنند." واقعا یاد احمدی نژاد بخیر، او که دروغ می گفت اینقدر عجیب نبود که روحانی دچار این اشباح می شود. حسن که حتی خودش هم نمی تواند از آزادی بیانی که وجود ندارد استفاده کند و دچار خودفریبی است اما به سادگی همین مفهوم، و نه مصداق تاریخی، آزادی بیان را به خوبی نقض کرد: "باید وحدت ملی‌مان حفظ شود، چراکه ما یک ملت واحدیم و یک دولت و رهبری واحد داریم و صدایی واحد در برابر بدخواهان خود داریم." وحدت و تک صدایی
چه جایی برای آزادی بیان همگی باقی می گذارد؟ جز این است که بیشمار بار بلکه قاعدتا به نام دانستن مصلحت و موقعیتِ برخی، دیگران باید از آزادی بیان خود صرف نظر می کردند؟ روحانی همچنین از مجاز مرسل های متعارف استفاده کرد: "مردم ایران صاحبان و ولی‌نعمتان کشورند و تمام مسئولان خادمان ملت هستند،" واژگان هنوز همان اند: پادشاه/سلطان/خان و رعیت/مردم/توده، حتی سازوکار متافیزیکی دوقطبی نیز پابرجاست، تفکیکی کامل و روشن، فقط گفته می شود جایشان عوض شده، مردم سلطان اند و سلطان رعیت است! به یاد جورج اورول؛ حسن جان! علوم سیاسی و حقوق بین الملل که هیچ، دست کم تو نمایشگاه کتاب امسال که رفته بودی یه دور قلعه حیوانات می خوندی بهتر بود. او از چیزهایی که وجود ندارند روایت ها کرد: " زمانی که متوجه شویم آزادی، قانون و مردم‌سالاری با چه بهایی به نسل کنونی رسیده است..." و با شبحی در گلآویز شد که همانا خودش بود: "اگر کسی می‌خواهد شعاری دهد باید از جیب خودش هزینه دهد، نه از جیب ملت،" خب جناب رئیس جمهور(؟!) چرا دستت را از جیب دیگران در نمی آوری؟

هیچ نظری موجود نیست: