ظریف می توانست سکوت کند

اهل کابینه‌ی دولت، چند نفری با هم نشستند و پس از یک سال فکر کردن پیرامون جرم و زندانی سیاسی در ایران از «فکر نمی کنم...» به «قطعیت» رسیدند. از گزاره روحانی (ظریف و عراقچی) در سال گذشته، "فکر نمی‌کنم که فردی بخاطر روزنامه‌نگاری يا بخاطر فعاليت رسانه‌ای دستگير شده باشد،" تا سخن امسال ظریف، جمهوری اسلامی "ايران مردم را بخاطر عقايدشان زندانی نمی‌کند،" راه چندان درازی نبود. فقط کافی است ستفاده های مختلف واژه قانون را در همین چند روز گذشته درنظر گرفت، سخنرانی روحانی در حضور سران پلیس، پاسخ رهبر به او و سران پلیس، سپس به ترتیب حرف‌های رحمانی فضلی پیرامون پول‌های کثیف، علی جنتی پیرامون مجوزها و مصطفی پور محمدی پیرامون پول‌های سالم، تا با تلقی رایج از استفاده های غیرقانونی از قانون بتوان آشنا شد، و بتوان این سخن ظریف را کاملا گیج شد: "مردمی که مرتکب جرمی می‌شوند و قوانين کشور را نقض می‌کنند، نمی‌توانند پشت اين که روزنامه‌نگار يا فعال سياسی هستند پنهان شوند." قانون، به همین سادگی، به معنای برهنه‌ی قدرتِ برموقعیت‌ان برای حداکثر امکان باقی ماندن در موقعیت‌شان تعظیم می کند. او که در زمینه پرونده‌ی جیسون رضائیان این سخنان مصدق‌آسای تاریخی را بیان فرمود، از
اتهام مورد سوءاستفاده واقع شدن یک خبرنگار، با کدام میزان دسترسی به اطلاعات مهم کشور(؟)، توسط یک عضو پرتِ سازمان امنیت آمریکا، دفاع کرد! آیا قوانین کشور برای متهم کردن خبرنگاری به «مورد سوءاستفاده شدن،» چنین فربه شده اند، اما برای تجمعات معوق‌مانده‌ی جامعه مدنی چنان نحیف؟ آیا قابل درک نیست که ظریف برای دفاع از چنین پرونده‌ی مذبوحانه‌ای، پای قانون کشور را وسط بکشد؟ قانون کشور هرجا که وجود نداشته باشد، اینجا می تواند در دهان وزیر دولتی مچاله شده در برابر سوالات چارلی رز اهرم شود؛ زیرا کشوری که وزیر امور خارجه‌اش چنین از ریز وضعیت یک روزنامه نگار امنیتی باخبر باشد، تفکیک قوایش طنزی در حد تاریخ کارگزاری سه قوای مختلفش برای بیت رهبری‌ش است. چرا حسن روحانی در پاسخ به وجود زندانیان سیاسی برای انکار این زندانیان گفت در ایران تفکیک قوا وجود دارد و آگاهی خود را منوط به دخالتش در قوای دیگر کرد، اما آگاهی به اخبار پرونده‌ی جیسون رضائیان توسط ظریف، شامل امر جعلی تفکیک قوا در ایران واقع نمی شود؟

هیچ نظری موجود نیست: