آیا خودسوزی یونس عساکره جنون آمیز بود؟

 در نوشته ای با نام "چرا یونس عساکره سوخت؟" نویسنده پرسیده است: "سوال آخر این است که در چه شرایطی و چطور، فشار‌ها و تنگناهایی از این دست، به جای اینکه به اقدام جنون‌آمیز یک فرد و بعد بر ساختن قهرمان-قربانی از او از جانب جامعه محدود شود، ممکن است به یک حرکت خلاق و جمعی برای ایجاد تغییری حتی کوچک در وضعیت موجود بینجامد؟"
متن انتقادمی کند که چرا مردم از یونس عساکره قهرمان سازی می کنند و "اما عموماً در سطح مرثیه‌سرایی برای او ماند.." عجیب اینجاست که متن هیچ نشانه ای از اقدامات به عنوان مثال «عده ای یا بخش هایی یا طبقاتی از مردم خرمشهر» به دست نمی دهد و با کنار گذاشتن این خبر تکیه را بر قهرمان سازی در رسانه های عمومی "محدود  می کند"! مورد بسیار عجیبتر اینکه متن اقدام یونس عساکره را "جنون آمیز" می خواند، در حالی که سعی در به دست دادن فهمی جامعه شناختی و انسان دوستانه از آن است! در واقع با این سخنن، متن جنون آمیز بودگی موقعیت را به هیچ می گیرد و از منظری آن جهانی و با منطقی فراموقعیتی به جنون آمیزی «این اقدام به خود سوزی» حکم می کند! اما از همه عجیبتر اینکه
متن با این دواقدام سوالی مطرح ساخته که پیش فرض هایش حتی از آنچه رد می کند، قایل تردید تر است. "در چه شرایطی و چطور، فشار‌ها و تنگناهایی از این دست... ممکن است به یک حرکت خلاق و جمعی برای ایجاد تغییری حتی کوچک در وضعیت موجود بینجامد؟" «امکان»، «حرکت خلاق و جمعی» و «ایجاد تغییر»، هر سه بسیار مشکوک تر است از قهرمان سازی و خودسوزی. به نظر می رسد این نه سوال که یک امیدواری دور است و حتی معترف به اینکه جوابی برایش میسر نیست؛ «در چه شرایطی و چطور». من می توانم به شرایطی بیاندیشم که در میان آنها یونس عساکره سوخت، اما نمی توانم درک کنم چرا این سوالات نمی سوزند.

هیچ نظری موجود نیست: