زن، بیآصدای!

حسین نوری همدانی و ناصر مکارم شیرازی "به انتشار یک آلبوم موسیقی اعتراض کرده‌اند و از وزارت ارشاد ایران خواسته‌اند تا مردم را ناراضی نکنند، چون مردم انقلابی هستند و نارضایتی آن‌ها نتیجه خوبی برای کشور ندارد."به نظر می رسد هر وقت پای منافع در میان باشد، کلمه مردم نقش مهمی بازی می کند. این کلمه هنگامی کاربرد اصلیش را نشان می دهد که از جانب مراجع مذکور گفته می شود "باید امروز از بروز این موارد جلوگیری کنیم تا در آینده مشکلی در زمینه‌های دیگر به وجود نیاید." بالاخره اگر شما می خواهید جلوگیری کنید، چرا مردم باید هنوز انقلابی باشند؟ بالاخره اگر مردم از صدای زن ناراضی هستند، چرا در آینده باید مشکلی پیش بیاید؟ مگر نه امروز، خود، آینده ی سی سال و خردی پس از انقلاب نیست؟ بهتر نیست تک خوانی زنان را به رفراندوم بگذاریم، تا ببینیم حقیقت چیست و کدام "مردم" هنوز ناراضی هستند و از چه چیزی؟
زن!
     بیآواز!
بیآشور!
زخمه زن
موسیقار را
        نواخت ساز
تا
  بگذرد
         جهان پیر
هرآنچه افق هست
پیرامُنش حصار
تکه
    تکه
شود،
     باز شود باز
سی سال رفت و

جام را
گرفتن
کم آمد
صدای تو
بشکن
در آوای آنکه گرفت
دست را
         مقابل
              در صدای تو
افشا نمای
آن چهر
که بر زدود شد و
آن چهر
که هست ت، هنوز، را
"نه، می خواهم ببینمش"
سال بی اسید را
زن را
در سال بی اسید

هیچ نظری موجود نیست: