معرفت شناسی خشونت

وقتی در برابر سوزاندن معاذ الکساسبه، خلبان اردنی، توسط نیروهای داعش، دولت مطبوع آن کشور زندانی محکوم به اعدام نامزد معاوضه را اعدام کرد، یک اقدام کاملا قابل پیش بینی بود. از این پیش بینی پذیر بودن خاورمیانه ای، رنجم. انتقام، خصوصا آنگاه که به سطح اقدام فوری دولت های خاورمیانه ای می رسد، یک فانتزی کهن است. ما اینجا در خاورمیانه وسط یک فیلم هالیوودی پاپ کورنی هستیم. مولوی عبد الحمید، قابل احترام، به صدای امریکا گفت، طبق سازوکارهای قدیمی ذات گرایی اسلامی، بر اساسا متون سابقه و لاحقه و کلیه و جزئیه، در مانیفست اسلام، که فقط دست عده ای خاص را می بوسد، "در اسلام هیچ تأییدی بر سوزاندن انسان وجود ندارد"(!!!)، و غربیانی که دارند فیلم بازی ما را در خاورمیانه نگاه می کنند و در قالب آواتار بدن های به درد کشیده شده ما حال می کنند، هیچ نگران (بدن اصلی رویین خودشان) نباشند. عبدالحمید، اما، در سخنانش اشاره کرد که در همین مانیفست دین اسلام نوشته است که (او از رو می خواند) "سوزاندن انسان فقط در حوزه اختیارات خداست" و اگر انسانی انسان بسوزاند "وحشیانه" و "غیر انسانی" است. این هم بخشی از فرهنگ عامه ماست که چطور خدا عملی غیر انسانی و وحشیانه انجام می دهد، آنهم در متن مقدس، و شما که در خاورمیانه هر روز این کتاب مقدس را هزار و خاکستر سال در حال خواندنید و درون فرهنگ عامه هیچ نقد ساختاریی بر آن وارد نمی سازید و مایه حشمت و جاه می کنید و دائم از تشبه انسان به خدا می گویید و بعد از منفجر شدن فیلم انسان سوزی اخیر در رسانه ها و اینترنت انسان سوزی با شکایت به بالا رفتن رنکینگ آن کمک بسیار می کنید، وجود دارید!؟!؟ اینک اغلب علمای دین پاپ خاورمیانه ای اسلام به نحو فزاینده ای خود را در محبوبیت بازتولیدگر تلویزیون، به مثابه مثل افلاطونی، که واقعا با ماهواره ها، که فرشتگان عرش الهی آن را بر بالهای پرچم-وار در احتزاز خود می کشند، پرتاب می کنند، «تنها خداست که حق سوزاندن انسان را در آتش جهنم دارد،» تا
از یکدیگر سبقت گیرند. حتی داعش نیز مجبور شده است که در گفتمان افلاطونی فقه به همه ی این اعتراضات الهی پاسخی الهی دهد که نه بابا شما اسلام را خوب نشناخته اید، نهایتا با هرمنوتیک فلسفی، نه بابا ما هم تفسیر خودمان را داریم و در عین حال با هر پدیده غربی مخالفیم شدید در حد مدید. اما الله، دال اعظم این متون که همه سازوکارهای خاورمیانه ای در آن متورم اند جدیدا با حلول در فقیهی دیگر پیام توئیتری تازه ای منتشر کرده است: "احمد آل طیب، رئیس سابق دانشگاه و امام مسجد الازهر، حکمی صادر کرده که به موجب آن «قتل، به صلابه کشیدن یا قطع کردن دست و پای» شبه‌نظامیان گروه «دولت اسلامی» مجاز دانسته شده است." باور کنید یا نه، همه ما در ادراک خشونت فارغ از هر جا و گروه و جهان دچار تحریکات عصبی، هورمونی و ناخودآگاهی می شویم و اگر مخالفان سوژه این خشونت باشند به هزاران هزار برابر لذت می بریم. مثله کردن هم از آن سنت های فخیمه قدیمی خاورمیانه ای و عربی ماست، و حتی یادم می آید پیش خود گفتم سوزاندن درد کمتری از مثله شدن و بند بند گشودن - بابک-آنه و حلاج-وار - بدن دارد، اما چه تفاوت! مهم این است که پاپ ترین عرصه، دین، همه عرصه های دیگر زیست جهانی را در خود بلعیده است و پادشاه باستانی این قلمرو حالا باب کهن مثله کردن را باز گشوده است تا به سیستم اسلامی کامل عروج نماید. احتمالا خدا یادش رفته بوده مثله کردن انسان را نیز به مالکیت جهنمی خود درآورد و حالا با تشبه اصلی به تصویر بازتاب شده در بینامتنیت آینه های تمام قد دینی خاورمیانه، انسان به مثله کردن انسان مفتخرتر نیز می شود. مگر خدا چه بود جز جوهریافتگی همه آن آرمان ها و صفات انباشت یافته تعالی شده از انسان؟ بلاک باسترهای جدیدتر برای آدرنالین و دوپامین و سرتونین بیشتر در راه است، مشکل اینجاست که این فیلم ها ساخت عرصه کهن ماست، آنچه دارد به گا می رود بدن های ماست در اقتصاد لیبیدویی نفتی تلویزیونی. بازی های ویدئویی، مثلا حضرت کال آف دیوتی، دیگر با بازی-نامه ها و پایان بندی ها و آپشن های جدیدتری در راهند، سوزاند، مثله کردن، تجاوزیدن. اما بدن ما وقتی بیشتر به گا می رود که همه این دلالت ها و زبانی شدن ها و اجتماعیات خشونت های تاریخی در آن با همه این ابزارهای جدید انباشته و انباشته تر می شود،  نه وقتی که خود مستقیمن تر قربانی همین خشونت ها می شود.
بدن ما ورم می کند و آماده متلاشی شدن می شود در تولید انبوه همه این خشونت های معرفت شناختی و پاپ شدگی خشونت.

هیچ نظری موجود نیست: