اندیشه های فارابی در مقیاس "کیهان"ی

روز(؟)نامه(؟) ی "کیهان" مقاله(؟) جالبی منتشر کرده؛ "اراجیف رسانه ای از نظر قرآن". یکی از پیش فرض های مهم این نوشته "امنیتی بودن رسانه" است؛ در واقع نظریه پردازی با ابعاد ابَر مهبانگی کیهان برای اثبات امنیتی بودن رسانه از همان امنیتی بودن رسانه آغاز می کند، به همین سادگی! به قول یونانیان باستان، در دایره نقطه آغاز همان نقطه پایان است. نویسنده با نوشتن این گزاره که امنیت "اساس سعادت مردم و جامعه" است، با چرخش به سنت فیلسوفان اسلامی از فارابی تا شریعت مداری، همه چیز را از همین گزاره نتیجه می گیرد- واقعا چقدر سخت و حیرت انگیز. ولی چرا امینت(؟) اساس(؟) سعادت(؟) مردم(؟) و جامعه(؟) است(؟) خوب این دقیقا چیزی است که مقاله اراجیف نمی تواند تبیین کند، و وجود نگاشته گونه این نوشتگی بر عدم تبیین این گزاره-واره قرار گرفته است، به همین سادگی!!! البته خیلی هم عجیب نیست چون امنیت در آن نوشته به عنوان یکی از "اهداف برپایی جامعه و دولت می باشد"، خوب پس قاعدتا نمی تواند به تنهایی اساس سعادت مردم و جامعه باشد، چون «تکثری» در اساس «های» بی اساس سعادت «های» احتمالا متکثر مردمان-«های» جوامع وجود «هایی» دارد، به همین سادگی!!! حالا از مهدور الدم بودن به عنوان بخش خونین این اکشن نگارشی شبه-هالیوودی بگذریم، این رویکرد قرآنی اصلن توضیح نمی دهد "چرا" در مدینه فاضله قرآنی مثلا جمهوری اسلامی ارجیف بافان وجود دارند - آنهم پس از
سالها شکستن قلم ها، تصفیه دانشگاه ها، قتل های زنجیره ای مخافلفان و غیره. خب چرا ضعف خودتان را می آیید تبیین می کنید؟ چرا شکست توانایی هایتان را می آیید مقاله می کنید؟ خب واقعا چرا نمی شود جامعه را یکسان سازی کرد؟ چرا مردمان کارخانه ای و پیش ساختی نیستند؟ چرا نمی توانید وارد مغز و بدن آدمها شوید؟ این سوال مهم وینستون اسمیت از اوبراین در 1984 جورج اورول است، چرا سعی نمی کنید به آن فکر کنید؟

هیچ نظری موجود نیست: