«تجاوز» تجاوز نیست، تجاوز نسبی ست

    به عنوان یک نام‌گرا از اینکه "مقامات ایرانی به نقل از خانواده دو نوجوان ایرانی از رسانه‌ها خواسته اند تا از عنوان «تجاوز» برای حادثه فرودگاه جده استفاده نکنند،" خوشحال شدم، اما مشکل اینجاست که در اینصورت با اینهمه جریان نژادپرستانه ای که علیه «اعراب» در ایران و طبق معمول راه افتاده است، چه باید کرد؟ به عبارت دیگر اگر «تجاوز»ی صورت نگرفته، که چه خوب! اما اگر تجاوزی صورت نگرفته، پس ماجرا بر سر چیست؟ بعد متوجه می شویم که "خانواده این دو نوجوان و مقامات ایرانی در تلاشند تا تفاوت بین تجاوز و تعرض جنسی را برای جامعه مشخص کنند." باز مشکل اینجاست که همه ناراحتی از نوعی اقدام جنسی "اعراب" بود، بنابراین اگر اقدام جنسی حادی از سوی دو نفر عرب بر دو نفر ایرانی صورت نگرفته که بنابر آن بتوان اینقدر نژادپرست شد، پس دیگر این همه هیاهو بر سر چیست؟
    "رییس سازمان حج و زیارت در کنفرانس خبری امروز خود از مادر یکی از نوجوانان نقل کرده که نباید رسانه‌ها از عنوان «تجاوز» در این واقعه استفاده کنند، چون این دو نوجوان «مقاومت» کرده‌اند." این حرف هم از آن حرفهاست!!! هیچ می دانستید که روزی می رسد که تجاوز مشروط به عدم مقاومت فرد مورد تجاوز واقع شده باشد؟ باز مسئله این است که اگر "رضایت" شرط تجاوز باشد، تجاوز دیگر تجاوز نیست، به آن معمولا گفته می شود رابطه جنسی. اگر آنگونه که علی جنتی گفته، مشکل بر سر
محاکمه "دو مامور خطاکار در فرودگاه جده" باشد، آنگاه با این سخن محمدتقی رهبر، امام جمعه اصفهان، چه باید کرد که "ایرانی‌ها در جریان وقایع فرودگاه جده توسط مشتی سوسمارخور تحقیر شده‌اند؟" معلوم نیست کجا پای هویت و نژاد اعلای ایرانی در برابر نژاد پست عربی مطرح شده است. دست کم در همین مورد اخیر، مشکل همان دو نفر متصدی فرودگاه جده هستند، یا کل نژاد عرب؟ آخر نمی شود مشکوک نشد به کسانی که از دین سالاری نان به روز می خورند، اما وقتش که می رسد با زیرکی بر طبل ملی گرایی حاد شوونیستیک می کوبند و از اصطلاحات مرحوم فردوسی و شاهنامه استفاده می کنند، هر دو با هم!!!! متجبم از آن مردمانی که متوجه این اقدام امام جمعه و امثال او نمی شوند، و از آن نوعی برداشت ملی گرایانه می سازند. بعد، در همین راستا، "اعدام خواهی" از آن دو نفر متجاوز، ناگهان، وسط همه آمنستی بازی ها و عفو بین الملل و حقوق بشر، بشود خواست ملی!!! باز ناگهان تر اگر اساسا تجاوزی صورت نگرفته باشد، اعدام برای "شبه تجاوز"؟؟؟ یعنی همه دعواهای تحریم عمره سر چیزی در مایه های "شبه تجاوز" بود؟
    با یک فال حافظ، پاسخ به نظر می رسد این باشد که وقتی می خواهیم حمله به حریفان کنیم، دیگری را در برابر خود بسازیم، خود را زخم خورده تاریخ نشان دهیم، برخی اقشار از موقعیت فعلی برای تضاد با عربستان سعودی استفاده کنند، حتی اسلام گراها ملی گرا شوند، داد و افغان کنیم «تجاوز» شده، اما وقتی مسئله داخلی باشد، پای آبروی افراد تجاوز شده به میان آید، پای پول هایی که این وسط ممکن است از عمره به کسانی نرسد، حتی اگر پزشکان فرودگاه جده هم "تجاوز" را تأیید کرده باشند، فریاد می کشیم که «تجاوز» نشده. اصلن معلوم نیست آلت تجاوز جنسی ایرانی با عربی چقدر توفیر دارد که همین مسئولان نظام در کهریزک اساسا ککشان خوابیده بود، چه رسد به گزیدن، یا حتی مورد ناظمی در تهران، آنوقت وقتی پای آلت تجاوز جنسی عربی پیش می آید، اینهمه یقه چاک شده، «ملی گرایی» و نژادپرستی و اعدام خواهی و حقوق بشرِ کشک باب می شود. نتیجه اینکه "تجاوز بستگی دارد" و "تجاوز نسبی ست."
     تا چه کسی، کجا، چرا، چطوری، علیه چه کسی، چقدر، چگونه، با چه نیتی، از چه نژادی، با چه ملیتی، تا کجا، از چه زاویه ای، در چه حالتی، در کدام ماه ی، با عدم/حمایت وزارت ارشاد، عدم/حمایت امامان جمعه، عدم/حمایت حسن روحانی، «تجاوز» کرده باشد، تا بشود در مواقع مختلف و تحت شرایط متنوع آن عمل را «تجاوز»، «شبه تجاوز»، «کمی تا حدی تجاوز»، «بیش از حدی تجاوز» یا حتی «ش ب ه (ت)جاوز» اطلاق نمود.
   چطور همانهایی که در مورد شارلی ابدو شاکی می شدند که نباید قتل کاریکاتوریست ها و روزنامه نگاران را پای «مسلمان بودن» قاتلان گذاشت، حالا همین فرم از استدلال خاموش می شود از اعتراض گفتن به افکار عمومی از اینکه تجاوز دو نفر عرب به دو نفر ایرانی را «شاید» نشود گذاشت به پای کل عرب و کل ایرانی.
    خیلی ها، که همان برخی ها باشند، این وسط منتفع می شوند یا می توانند شد. از سازمان حج و کاروانسالاران که باید پاسخ دهند چرا و چگونه با حضور و نظارت ایشان چنین اتفاقی افتاده است، تا مسئولان نظام از نوعی حمایت داخلی نسبی در تقابل با سیاست های سعودی ها در منطقه. چرا کسی مطرح نمی کند این چه سازمان حجی است که نمی تواند از امنیت افرادی که تقبل کرده برآید؟ چرا کسی نمی پرسد این چه دینداری و دین و خانه خدایی است که در آن و با آن تجاوز می شود؟ چرا کسی نمی پرسد این ملاقات با خدا آیا ارزشش را دارد؟ اما چرا ندارد؟ تا جایی که به نظر می رسد تجاوز شدن بالاتر از مرگ نیست، (که اگر بود آن دو نفر مرگ را انتخاب می کردند)، بنابراین حتی می توان برای تجاوز شدگی هم چیزی در حد شهادت یا کمتر قائل شد، به هر حال این دو نفر در راه ملاقات با خدا مورد تجاوز واقع شده اند، چه اشکالی دارد این وسط یک ثوابی هم برایشان مقوله سازی شود؟ (که خود موجب پیشرفت نظام فقهی نیز می شود، چه بسا در صدر اسلام تجاوزی نبوده که مقوله بندی فقهی نشده است.) اما حتی اگر فقها نتوانستند این را بفهمند، واقعا اگر شما برای ثواب و آخرت و خدا بهت تجاوز شده، چرا باید از افشای هویت خود امتناع کنی؟ چطور با خانواده های شهدا و جانبازان کلی مصاحبه می شود هنوز؟ شما مگر نوعی جانباز محسوب نمی شوی؟ مگر بد است دو تا خیابان نه، دو تا کوچه به اسمتان بزنند؟ یک پی اچ دی هم به شما بدهند؟
    فراموش نکنید خواندن کامنت ها را زیر عنواین خبری.

هیچ نظری موجود نیست: