اضمحلال زبان در ناجی گرایی افلاطونی رهبر


درحالی که یکی از نمایندگان رهبر، عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری، گفته جوانان غربی در "غل و زنجیر امپراطوری رسانه‌ای غرب اسیر هستند"، "رهبر جمهوری اسلامی از جوانان غربی خواسته است برای آشنایی با اسلام مستقیما به قرآن و زندگی پیغمبر اسلام مراجعه کنند". واقعا چقدر اضمحلال زبان؟ چطور ممکن است این جوانان غربی که چنین در زندان امپراطوری جادوگر شگفت انگیز شهر رسانه هستند، سخن یک ناجی آسمانی را که اتفاقا از طریق رسانه در حال فرستادن پیام است بشنوند؟ چطور در این دو سخن تناقض به اوج خود می رسد؟ جدای از اینکه
چه بسا اگر این جوانان مظلوم پیام اول را خیلی جدی گرفته باشند، پیام دوم را اساسا دیگر نشنوند، یا حتی اگر بشنوند آنرا نمونه ای دیگر از قدرت رسان های غربی بر شمارند. فرضا اگر این طور هم نشد، احتمالا در اولین پیام شک می کنند، و اینگونه پیام بعدی را هم بر اساس همان پیام نوعی تمسخر مخاطب تلقی می کنند. خلاصه اینکه اضمحلال زبان جدی است.
از اینها گذشته، من به رهبر پیشنهاد می کنم تاریخ انقلاب فرانسه، انگلستان و امریکا و بیانیه های مربوطه را نیز برود بخواند. و اضافه می کنم که ما تاریخ اسلام را خوانده ایم، همان متون تاریخیی که پیامبر اسلام را روایت کرده اند. بهتر است قبل از اینکه احتمالا جوانان غربی بروند و یک جنایت کار را در این متون ببینند اینقدر به دست خود سابقه تان خون بار تاریخی تان را افشا نمی کردید.

هیچ نظری موجود نیست: