تَن و تَنانگی در گرگ و میش هیروگلیف اجتماعی

تَن مسئله مهمی است، بودا گفت یک تَن از همه کیهان سنگین تر است؛ به تعبیری وزن بودایی مسئله تَن در میان مسائل وزین تر است. تَن همان روح است و کار انسان جز محصول عرق ریختنِ استخوان و رگ و عضله و عصب نیست. تَن همواره موضوعی سیاسی-اجتماعی بوده است، این «هیروگلیف اجتماعی» همواره باید خوانده شود. مرکز آمارهای رسمی، بدون بیان چگونگی دست یافتن به این نتیجه، اعلام کرد «حدود ۱۲ ميليون تَن فقیر غذایی» در ایران شناسایی شده اند. پس این تَن نه تنها گرسنه است بلکه متعلَق شناسایی نیز واقع می شود. آیا گرسنگی تَن، ارتباطی با مفعول معرفت تَن های دیگر واقع شدن ندارد؟ آیا مفعول، مفعول است؟ و مفعولیت همان انفعالیت است؟ اما مفعول، همان فاعل است و انفعال، خود عمل است. چند تَن برای فروش همین تَن، برای فروختنش، برای اعمال عمل تنانه ای دیگر بر تَنِ تَن-ورز خود یا دیگری،
مثلا در تخت طاووس، حتی به قیمتی ناچیز هم باید چانه زنند، پس پیش فرض های متافیزیکی و کلاسیک در باب تَن نباید تَنِ ما را بفریبد. در حالی که به خود سیاسیون، برخی از مسئولان، از طرُق غیر قانونی، به ثروت هنگفتی رسیده اند، در مجلسی که یک تَن می گوید «امروز فساد دامن کشور را گرفته است» تا آنجا که حتی تَن های نمایندگان مجلس هم «گاه - و این گاه چقدر مهم است زیرا ما را سر تدوین گزاره های مطلق نبوده است هیچ- برای انجام کارش باید رشوه دهد و «کار از زیر میزی گذشته و کاملا رو میزی رشوه گرفته می‌شود». در همان حالی که «ده هزار» تَن «رفتگر داوطلب در ایام اربعین با کمک شهرداری تهران به کربلا اعزام شده اند»، آیا نباید از گزنوفون بخواهیم بازگشت این ده هزار تن را از همان مسیر تاریخی بنگارد؟ حتی گفته شد «۱۹۱ هزار» تَن در رابطه با اسیدپاشی های اخیر در اصفهان به عنوان مظنون "تلقی" شده اند. حتی گفته شد «صد» تَن «از مدیران دولت محمود احمدی‌نژاد به دادسرا» شاید احضار شدند. و حتی «۹ ميليون و ۸۲۰ هزار» تَن «بی‌سواد در ايران وجود دارد.» داستان تَن شدیدا تاریخی است، تَن در تاریخ است، به مثابه امری این جهانی، ما اینک در لحظه این تاریخ تنانه این جهانی به سر می بریم با تَن ها مان.

هیچ نظری موجود نیست: