من هر چه می نگرم در این ولایت فیلسوفی بزرگتر از مصباح یزدی نمی یابم. چطور ممکن است این فرد به این درک ولایی برسد که «گول هر نماز خوانی را نباید خورد.» واقعا چنین سخنی گفته شده است؟ آنهم از جانب مصباح یزدی؟ به لحاظ کلاسیک چند فرض منطقی و فلسفی در این سخن هست که باید روشنتر شود، هر چند روشناییش کور کننده است به قدر کفایت. بنا به این گفتار، چه این فیلسوف راستین آن را گفته باشد چه هر کس دیگری، اولا هر نماز خوانی گول دارد، یا گول می زند، یا گول می مالد یا گول دوست دارد. اما از آن مهمتر اینکه این گول را باید خورد، اما نه از هر نماز خوانی.
یعنی «مطلقا» هر نمازخوانی گول می زند، اما ما، شما یا هر کسی «نسبتا» باید گول بخورد. در واقع، این گول خواری بستگی به آن نماز خوان دارد، اگر هر نماز خوانی گول می زند دلیل نمی شود هر کسی برود همان گول را بخورد و افتخار کند. بلکه آن هر کس باید برود تحلیل کند، فکر کند، استنتاج کند، اجتهاد کند، تعقل کند بعدا ببیند آیا باید آن گول را بخورد یا نخورد. از آنجا که این فیلسوف سترگ بعید است همینطوری حرف بزند و تحلیل و دقت منطقی شگرف نداشته باشد یا حتی برای یک دقیقه سخنرانی و حتی خیلی کمتر نیز هزاران سال تأمل آنهم از نوعی الهی نکرده باشد، قدر متیقن اینکه مصباح واقعا دانشمند برجسته ای است. البته کمی سخت هست که قبول کنم ایشان چنین گفته، ولی هر چه می نگرم یارای انکارم نیست. بعد شما فکر می کنی واقعا چنین افرادی نباید به عنوان "گزارشگران «مستقل»" درخواست ورود به خاک ایالات متحده کنند؟ آنهم برای «بررسی اطلاع از وضعیت معترضین زندانی این کشو»؟ مستقل؟ اعتراض؟یا طرح کنند «شاه بی صلاحیت» با استفاده از "«ناآگاهی» مردم" بر ایشان حکومت می کرد؟ اما خرسندانه ادعا کنند که "در نظام اسلامی مرزی میان مردم و حکومت وجود ندارد"؟ آنهم بدین دلیل بسیار ساده که «مردم ایران از اطلاعات عمومی «سرریز» شدهاند و نمیتوان مسئلهای را از آنها مخفی کرد»؟ و دقیقا به همین دلیل سرریزی آگاهی مردم است که وزیر ارتباطات دولت ادعا می کند «شناسایی هویت کاربران اینترنت از «اولویتهای در دست اقدام» این وزارتخانه بوده و «در آینده» هیچ کاربر «بدون هویت اینترنت» در ایران وجود نخواهد داشت»؟ چطور این فیلسوف معظم ولایی این تناقضات ساده را نمی بیند، اما آن حقایق ساده و آشکار گولانه را چرا؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر