قدرت همان ضعف است، ضعف چقدر خوب است

چقدر خوب است که به ضعفهای خودشان اعتراف کنیم. چقدر خوب است که ضعفها، اصلن خودشان به خودشان، یا حتی خودبخود اعتراف شوند. چقدر خوب است که ضعف، از استضعاف جدا شود برود بچسبد به مسئولیت. چقدر خوب است که علت از معلول و مقدمه از نتیجه متمایز شوند. چقدر خوب است که ضعفهای خصوصا اقتصادی زبان بگشایند و نوحه سر دهند. چقدر خوب است که به مشکلات نظام، هیأتی نظام-مند داده شود. اینک مشکلات نظام-مند نظام، یا مشکلات نظام-مند یک بی-نظام! خصوصا به ضعفها و مشکلاتی که 36 سال وقت داشته اند آنهار را اصلاح کنند. بقا در طبیعت اساسا امری محدود و مشکل است، هر جانداری روزی می میرد. خصوصا وقتی، برای بقای حیات، پای کار تیمی، آنهم در ایران، در میان باشد. مصطفی پورمحمدی٬ وزیر دادگستری، گفته «جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی در «مضیقه» است و صادرات نفت آن به کمتر از یک میلیون بشکه در روز آن‌هم با قیمت ۵۶ دلار رسیده است.» البته اینها از بدیهیات است، اما
اینکه پورمحمدی آنها را بگوید از تناقضات هم شگفت انگیز تر است. یعنی شما چند نفر 36 سال وقت داشتید بقای اقتصادی خود را بر چیزی غیر از نفت بنا کنید و آنوقت باید این روز برسد که شما چند نفر به نمایندگی شخص شما بیایید و بگویید در مضیقه هستید؟ ما استقبال می کنیم. ما واقعا استقبال می کنیم. پورمحمدی گفته «تحمل مردم در برابر سختی‌ها زیاد است و با افزایش فشار‌ها٬ مقاومت آنها نیز بالا خواهد رفت.» اما به نظر می رسد خود فشار اقتصادی بر فشار سنج آن جناب تأثیری چنان شکننده گذارده که سخنانی فراتر از تناقات اظهار می نماید. مگر این تحمل مردم، هر چقدر هم زیاد باشد، خصوصا در جهت تصاعدی امری گوتره ایست که اگر اقتصاد بد باشد یا خوب، هی این تحمل مردم بالا برود؟ این یک تصور فالیک هم نیست، چه رسد به اروتیک. اساسا معلوم نیست این فشار سنج پورمحمدی دچار مشکلات حادی شده یا این مردمشناسی اوست، و شاید هم از قرائن بر می آید که هر دو.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی هم خوب...
ریدن آقا تازه بوش درومده...
هه