مصباح یزدی؛ دروغگوی با لیاقت

مصباح یزدی اخیرا گفته است: «جامعه ما لیاقت چنین رهبری را ندارد.» به نظر می رسد مصباح همچون بسیاری دیگر محل نزاع را در این مسئله خوب تشخیص می دهد، به فرض که او دلش از علی مطهری خون باشد. به هر حال این شیخ فلسفه آموخته متوجه می شود که در نوع رابطه «ایران» و «رهبری» مشکلی وجود دارد، و حتی به این مرتبه از عقل بالفعل قدماء الفلاسفه رسیده که این رابطه به نوعی تضاد و برنتابیدن بدل گشته است. مرحبا یا شیخ! احسنت کم اله. مع ذلک خیلی طول کشید تا وی به این پایه از مقام عقل رسید، اما خوب باز از هرگز نرسیدن بهتر. حتی می توان گفت کم و بیش نزاعی در میان نیست، زیرا همینقدر که شیخ می فهمد رابطه مسالمت و پذیرش در میان «جامعه ایران» و «رهبری» نیست خودش کافی است، لطف بفرمایند این لیاقت را ابد الدهر از دوش ما برداشته گیرند. اصلا و ابدا که شیخ به الزامات سخن خود تواند پای استد، که گر اِستادندی، بدانستندیدندی که ما را نیز لیاقت این شیخ نبود در همه زمان، پس چرا خود به هجرت نمی روی از میانِ این جامعه بی لیاقتان به غار اصحاب کهف؟ هان یا شیخ؟

هیچ نظری موجود نیست: