براهین سرگشته در بحران های حوزه عمومی

 فیلسوفان کلاسیک عاشق برهان بودند، اجمالا می توان گفت برهان قیاسی است که نتوان آن را ردّ کرد. البته نباید فراموش کرد که این فقط توهمی بود در حد سنگ کیمیا یا همان حجر الفلاسفه. نکته اینجا ست که اگر این هر دو، برهان و سنگ کیمیا، هرگز پیدا نشدند، اما تاریخا بخشی از تجارب معرفت کنونی ما هستند. به نظر می رسد اخبار سیاسی ما اینک نقشی برهانی و فرا-برهانی ایفا می کنند. به عنوان مثال به این جمله ساده توجه کنید «معاون وزیر بهداشت ایران می‌گوید، ۴۷ میلیون نفر در کشور غذای ناسالم مصرف می‌کنند». شاید باید دقت بیشتری به این برهان نمود، زیرا منظور از غذای ناسالم همان فست فود است، آنهم مدل وطنیش. پس از آب نیتراته، فلزات سنگین، روغن پالم، هورمون گوجه فرنگی، خمیر مرغ و واکس سیب اینک گفتن این خبر حتی در حد دروغگویی است، چون 47 میلیون اصلن عددی نیست، بلکه عددی است که عدد را می پوشاند. اینگونه است که حتی یک برهان که می تواند از نظام سیاسی یک دولت و انقلاب مشروعیت زدایی کند، چگونه خود به بخشی از مشروعیت زایی همان سیستم بدل می شود. حالا بگذریم از یک سیستم عریض و طویل رانتی که در صنعت شکوهمند فست فود دولتی در این مملکت در حال التذاذ از آب باریکه های خود هستند. این باژگونگی شرایط است، به این معنا که آنقدر از شرایط ایدئال فرضی آرمانهای انقلاب فرضی 57 فاصله گرفته ایم که 47 میلیون فرضی خودش اکیدا و بلاشک مؤید کارایی فرضی نظام است!!! هیچ تناقض برهانیی قوی تر از این نمی توان در حوزه عمومی فرضی مان یافت. حالا جهت لبخند این هم بد نیست، «در فاصله چهار روز تا برگزاری دیدار تدارکاتی تیم‌های ملی فوتبال ایران و فلسطین...  فدراسیون فوتبال فلسطین در اقدامی یکطرفه این بازی را لغو کرد... فلسطینی‌ها بخشی از اردوی تدارکاتی خود را در امارات که از رقبای همگروه ایران است، برگزار کردند». یعنی شما اینهمه در دهن ملت و دولت فلسطین بچپانی از خود بزنی به دیگری برسانی که به این فلاکت افتی. این برهانی است در تبیین رابطه رونق-مند حاکمیت ایران و فلسطین.

هیچ نظری موجود نیست: