اضمحلال زبان در گفتمان هشتاد و هشت

در این 6 سخن به پیگیری پیشفرضها و مسائلی اشاره می شود که در آنها ردّ اضمحلال زبان تواند گرفته شدن.
1) مصباح یزدی می گوید «حکم حکومتی حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را، آیت الله خامنه ای صادر کرده و همین حکم مانع از اعدام آن ها شده است». اول حکمی صادر شده که با نشدنش یکی است، دوم قانونی وجود دارد که با عدمش یکی است، سوم حکم توسط تجسم بی قانونی صادر شده چون این مقام در خود این قانون بالاتر از همین قانون  لحاظ می شود، چهارم اگر این این حکم به نفع محصورین است چه تضادی داشت که حکم در یک دادگاه علنی برگزار شود؟
2) محمدرضا تویسرکانی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در بسیج، می‌گوید «اگر قرار باشد تلاشی در این موضوع صورت بگیرد باید پنهان» باشد. اول چه تلاشی وقتی حکمی قانونی وجود دارد؟ دوم
اساسا چه کسانی هستند که می توانند علیه حکم صادره از ولی فقیه اقداماتی خصوصا یواشکی کنند؟ سوم چرا تلاش شود، درحالی که رفع حکم می تواند به اعدام محصورین بیانجامد؟ سوم شما چرا خودشو می ترسی از کی؟
3) احمد میرعمادی، نماینده ولی فقیه  گفته «لج‌بازی» هشت ماهه و پنج ساله «سران فتنه نشان» می دهد آنها با آب «زمزم» نیز «تطهیر» نخواهند شد. اول تا وقتی قانون هست، چه نیازی به زمزم؟ دوم وقتی ولی فقیه است چه نیازی به قانون؟ سوم لج بازی یعنی چی، وقتی حکمی صادر شده و امضای ولی فقیه به طور نامرئی پایش هست؟
4) علی محمدی٬ رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه از اینکه برخی به جای امام و شهدا برای «سران فتنه» دل‌سوزی می‌کنند انتقاد کرده و گفته معترضان سال ۸۸ باید با اشد مجازات تنبیه می‌شدند. اول پس چرا محصورین را حصر کردید و اعدام نکردید؟ دوم گفتن اینکه ایشان باید اعدام می شدند، خود تردید در حکم ولی فقیه مطلق است. سوم، از همینجا معلوم است که ولی فقیهی که رئیس سازمان اوقافش به همین راحتی حکمش را دچار تردید کند، هر چه باشد مطلق نیست. چهرم تنبیه اساسا مشعر به موجودیت متنبه فیه است، اگر منبه فیه توسط متنبه به از میان برود که دیگر تنبیه متنبه فیه نخواهد بود.
5) محمد‌علی موحدی کرمانی٬ امام جمعه موفت تهران گفته آثار نامطلوب «خسارت‌های» اجتماعی، سیاسی و اقتصادی «فتنه» سال ۸۸ همچنان ادامه دارد. اول اینکه آیا این سخن اعتراف به قدرت سران جنبش سبز نیست؟ دوم اینکه آیا این سخن به معنای بی بصیرتی وبی تدبیری ولی فقیه نیمه مطلق نیست که نتوانسته حکمی مناسب صادر نموده و خصوصا پس از اتلاف 5 سال زمان هنوز نمی تواند آثار ومخالفین خود را بی اثر کند؟ سوم اینکه 88 هنوز زنده است.
6) میر حسین موسوی اخیرا گفته «بنده آماده‌ام تا ضمن پاسخ‌گویی به اتهامات، حقایق مربوط به سرچشمه‌های فساد عظیمی که کشور و انقلاب را در خود غرق کرده است، بیان کنم.» اول، حقایق؟ دوم در دادگاه؟ سوم، من پاسخگویی؟ چهارم، کشور و انقلاب را در خود غرق کرده؟ اول اگر حقایقی هست شما می توانی همینطور که همین پیام را "بیان" کردد، آنها را نیز "بیان" کنی. دوم فساد به مثابه امر عدمی، در بی توجهی همه دیگر افراد یک جامعه امکان می یابد. فاسد شدن اجتماعی به معنای قربانی بودن آن جامعه نیست، به معنای بی توجهی اجتماعی آن جامعه به ضروریات  حیات اجتماعی خودشان است. سوم،  مگر دادگاه های ایران اساسا تاریخا جای پاسخگویی بوده است؟ چهارم، چطور شما عده ای را با این سخن رد می کنید که به شما اتهام "براندازی" می دهند، درحالی که در همین عبارت می گویید انقلاب با این میزان فساد براندازی شده است؟

هیچ نظری موجود نیست: